قسمت 1

  • 2021-04-27

این خواندن کارکردهای سیستم مالی ، دارایی های مختلفی را که توسط تحلیلگران مالی استفاده می شود ، نقش واسطه های مالی ، مواضع مختلفی است که می تواند مانند انواع کوتاه و طولانی ، انواع سفارشات ، شرکت کنندگان در بازار ، بازارهای اولیه و ثانویه را در بر می گیرد و سرانجام ،ویژگی های یک سیستم مالی با عملکرد خوب.

2. کارکردهای سیستم مالی

سیستم مالی شامل بازارها و واسطه های مالی است که به انتقال دارایی های مالی ، دارایی های واقعی و ریسک مالی بین نهادها از یک مکان به مکان دیگر و از یک نقطه به زمان دیگر کمک می کند.

شش هدف که مردم از سیستم مالی استفاده می کنند به شرح زیر است:

  • برای صرفه جویی در هزینه برای آینده.
  • برای وام گرفتن برای استفاده فعلی.
  • برای جمع آوری سرمایه سهام
  • برای مدیریت خطرات.
  • مبادله دارایی برای تحویل های فوری و آینده.
  • برای تجارت با اطلاعات

سه کارکرد اصلی سیستم مالی عبارتند از:

  • به اهدافی که افراد از سیستم مالی استفاده می کنند ، دست یابید.
  • نرخ بازده را که پس انداز کل با وام های کل است ، کشف کنید.
  • تخصیص سرمایه به بهترین کاربردها.

2. 1کمک به افراد در دستیابی به اهداف خود در استفاده از سیستم مالی

افراد اغلب برای دستیابی به بیش از یکی از شش هدف هنگام استفاده از سیستم مالی از یک معامله واحد استفاده می کنند. به عنوان مثال ، یک سرمایه گذار که سهام یک بانک را خریداری می کند ممکن است برای آینده پس انداز کند ، یا بر اساس تحقیقاتی که سهام کم ارزش است ، یا در تلاش است تا از سیاست بانک مرکزی برای کاهش نرخ بهره در میان مدت بهره مند شود. هر یک از شش هدف ذکر شده در ابتدا با جزئیات در زیر مورد بحث قرار گرفته است:

صرفه جویی در

پس انداز در حال انتقال پول از زمان به آینده است. با صرفه جویی در صرفه جویی ، ما تصمیم می گیریم که اکنون خرج نکنیم و در آینده این پول را در دسترس قرار دهیم. یک نمونه بارز این است که افراد برای بازنشستگی پس انداز می کنند. سیستم مالی برای این منظور ابزارهای مختلفی مانند سپرده های بانکی ، سهام و اوراق قرضه را ارائه می دهد.

قرض گرفتن

اشخاصی مانند مردم ، شرکت ها و دولت ها اغلب می خواهند اکنون پول خرج کنند اما پول ندارند. مردم برای خرید خانه ، اتومبیل و آموزش وام وام می گیرند ، در حالی که شرکت ها برای تأمین بودجه پروژه های جدید وام می گیرند. دولت ها وام می گیرند تا زیرساخت های بهتری ، توسعه روستایی یا سایر مزایایی را برای شهروندان خود فراهم کنند. سیستم مالی وام را با جمع شدن از پس انداز وجوه مورد نیاز وام گیرندگان تسهیل می کند. به عبارت ساده ، اینها به عنوان وام شناخته می شوند.

افزایش سرمایه سهام

شرکت ها با فروش منافع مالکیت سهام ، پول را برای پروژه ها جمع می کنند. آنها به جای گرفتن وام ، درصد مشخصی از مالکیت را در شرکت برای جمع آوری بودجه می فروشند. سیستم مالی شرکت های نیازمند پول و اشخاصی را که در قالب بانکهای سرمایه گذاری پول تأمین می کنند ، جمع می کند. بانک های سرمایه گذاری به شرکت ها کمک می کنند تا سهام خود را صادر کنند ، تحلیلگران برای اوراق بهادار که شرکت ها می فروشند ، تنظیم کننده ها و نهادهای تنظیم استاندارد ، اطمینان می دهند که افشای مالی معنی دار انجام می شود.

مدیریت ریسک

اشخاص با خطرات مالی مربوط به نرخ ارز ، نرخ بهره و قیمت مواد اولیه روبرو هستند و ممکن است بخواهند از این خطرات محافظت کنند.

مثال مدیریت ریسک مالی:

یک تولیدکننده نیشکر (معمولاً کشاورزان) و یک شرکت تصفیه شکر را در نظر بگیرید. شرکت تصفیه شکر نیشکر را از کشاورزان خریداری می کند و آنها را برای تولید شکر فرآوری می کند. فصل نیشکر معمولاً 150 روز در سال به طول می‌انجامد، اما بر اساس عوامل مختلفی مانند میزان بارندگی، دما، آفات و غیره است. هم کشاورز و هم شرکت پالایشی نگران هستند که وقتی نیشکر آماده شود، قیمت‌ها چقدر خواهد بود. کشاورز می ترسد که به دلیل تولید بیش از حد یا کیفیت پایین محصول کمتر شود، در حالی که شرکت پالایشگاهی نگران است که به دلیل تقاضا، قیمت جهانی کالاها و تولید در سراسر جهان، این میزان بالاتر باشد. با انعقاد قرارداد آتی (که در قرائت مشتقات به تفصیل مورد بحث قرار گرفته است)، عدم قطعیت مربوط به تغییر قیمت ها را از بین می برند.

مبادله دارایی برای تحویل فوری (تجارت بازار نقطه ای)

اگر ارزش دارایی دیگر برای آنها بیشتر باشد، اغلب یک دارایی را با دیگری معامله می کنند. به عنوان مثال می توان به ارزها، اعتبارات کربن و طلا اشاره کرد. سیستم مالی این مبادلات را در صورت وجود بازارهای نقدی نقدینگی تسهیل می‌کند، که هزینه‌های مبادله قابل توجهی را حذف می‌کند.

تجارت با انگیزه اطلاعات

هدف معامله گران با انگیزه اطلاعات کسب سود از اطلاعاتی است که معتقدند به آنها امکان پیش بینی قیمت های آینده را می دهد. برخلاف سرمایه گذاران خالص، معامله گران با انگیزه اطلاعات تلاش می کنند تا از اطلاعات خود برای کسب بازده اضافی علاوه بر بازده عادی مورد انتظار سرمایه گذاران استفاده کنند.

مدیران سرمایه گذاری فعال، معامله گرانی با انگیزه اطلاعات هستند که پس از تجزیه و تحلیل کامل، اوراق بهادار کم ارزش را خریداری کرده و به فروش می رسانند. سرمایه‌گذاران خالص و معامله‌گران با انگیزه اطلاعات در انگیزه‌هایشان متفاوت هستند و نه در ریسکی که می‌پذیرند. انگیزه اصلی دومی ها سود بردن از اطلاعات برتری است که در اختیار دارند.

2. 2. تعیین نرخ بازده

پس انداز، وام گرفتن و فروش سهام همه ابزارهایی برای جابجایی پول در طول زمان هستند. در حالی که پس انداز کنندگان پول را از حال به آینده منتقل می کنند، وام گیرندگان و صادرکنندگان سهام پول را از آینده به حال منتقل می کنند.

اگر مقدار مساوی پول در جهت دیگر حرکت کند، پول می تواند در زمان به جلو حرکت کند. به این موضوع فکر کنید: ابزارهایی که پس انداز کنندگان در آن سرمایه گذاری می کنند، ابزارهایی هستند که توسط وام گیرندگان ایجاد شده اند. به عنوان مثال، اوراق قرضه یا سهامی که یک پس انداز در آن سرمایه گذاری می کند توسط یک دولت یا یک شرکت منتشر می شود. شرکت پول را به الان منتقل می کند، در حالی که سرمایه گذار آن را برای بعد ذخیره می کند.

اینکه پس انداز کنندگان چقدر مصرف را پس انداز می کنند یا به آینده منتقل می کنند به بازده مورد انتظار سرمایه گذاری مرتبط است. اگر نرخ ها بالا باشد، سرمایه گذاران می خواهند بیشتر پس انداز کنند. به طور مشابه، اگر اکنون هزینه وام گرفتن برای وام گیرندگان کمتر باشد، آنها می خواهند پول بیشتری را از آینده به حال منتقل کنند، یعنی بیشتر وام بگیرند. مقدار کل پول پس انداز شده باید با کل پول قرض شده برابر باشد تا تعادل حاصل شود. اگر یکی از آنها خیلی زیاد یا پایین باشد، عدم تعادل ایجاد می کند. اگر نرخ بازده پایین باشد، پس‌اندازکنندگان می‌خواهند اکنون کمتر از مقداری که وام‌گیرندگان می‌خواهند وام بگیرند، پس‌انداز کنند.

نرخ بهره تعادلی نرخ بهره ای است که در آن عرضه کل وجوه با تقاضای کل برای وجوه برابری می کند. اوراق بهادار مختلف بر اساس ویژگی هایی که معمولاً تابعی از ریسک، نقدینگی و زمان است، نرخ های تعادلی متفاوتی دارند. برای مثال، سرمایه‌گذاران نرخ بازدهی بالاتری را برای سهام نسبت به بدهی، سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت نسبت به سرمایه‌گذاری‌های کوتاه‌مدت، یا اوراق بهادار غیر نقدشونده نسبت به اوراق بهادار نقدی می‌خواهند.

2. 3. کارایی تخصیص سرمایه

بازارهای سرمایه اولیه، بازارهایی هستند که شرکت ها و دولت ها در آن سرمایه خود را افزایش می دهند. اقتصادها از نظر تخصیص کارآمد در نظر گرفته می شوند که سرمایه (پول) به مولدترین استفاده ها، یعنی پروژه هایی با بالاترین NPV یا نرخ بازده داخلی (IRR) تخصیص داده شود. سرمایه گذاران قبل از تصمیم گیری در مورد سرمایه گذاری فعالانه به دنبال اطلاعات در مورد فرصت های مختلف سرمایه گذاری موجود هستند.

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.