خطوط روند یک ابزار تحلیل تکنیکال ساده و در عین حال بسیار موثر هستند. اما قبل از معرفی خطوط روند، اجازه دهید با چند اصطلاح کلیدی آشنا شویم.
تعریف روند
یک روند در یک بازار مالی نشان دهنده جهت کلی بازار است.
جهت روند
بر خلاف یک خط مستقیم که نشان دهنده جهت در زندگی واقعی ما است، جهت های بازار با یک سری زیگزاگ مشخص می شوند.
اوج و فرود یک موج
این زیگزاگ ها را می توان به مجموعه ای از امواج متوالی با قله ها و فرورفتگی های متمایز مقایسه کرد. بنابراین وقتی از روند بازار صحبت می کنیم، در مورد جهت آن قله ها و فرورفتگی های متمایز صحبت می کنیم.
سه جهت روند
جهتهای روند بهصورت: روند صعودی، روند نزولی و روند جانبی دستهبندی میشوند.
صعود
مجموعه ای از قله ها و فرودهای متوالی بالاتر روند صعودی را نشان می دهد.
روند صعودی
روند نزولی
مجموعهای از قلهها و نزولیهای متوالی روند نزولی را نشان میدهد.
روند نزولی
روند جانبی
اگر روند نه صعودی و نه نزولی باشد، روند جانبی آن است. مجموعه ای از قله ها و فرورفتگی های افقی روند یک طرفه را نشان می دهد.
روند جانبی
سه طبقه بندی روند
روند به سه دسته تقسیم می شود: روند عمده، میانی (ثانویه) و کوتاه مدت (کوتاه مدت).
سه طبقه بندی روند
در شکل بالا، نوسان 1-2-3-4 نشان دهنده روند اصلی است. نوسان 1-2-3 نشان دهنده روند متوسط است. و چرخش A-B-C-D در نوسان 1-2-3 نشان دهنده روند کوتاه مدت یا کوتاه مدت است.
طبق نظریه داو، روند اصلی بیش از یک سال طول می کشد. روند متوسط یا ثانویه بین سه هفته تا چند ماه ادامه دارد. و در نهایت، روند کوتاه مدت کمتر از سه هفته طول می کشد. بسته به بخش بازار مالی، مدت زمان برای هر دسته از روند ممکن است متفاوت باشد.
به عنوان مثال، در مورد ارز، هر روندی بیش از شش ماه می تواند به عنوان روند اصلی در نظر گرفته شود زیرا معامله گران فارکس در بعد زمانی کوتاه تری فعالیت می کنند. از طرفی در بورس اوراق بهادار، هر روندی که بیش از یک سال باشد، روند اصلی محسوب می شود.
کمی ابهام در میان معامله گران در نتیجه تغییر طول زمان برای طبقه بندی سه روند مختلف ایجاد می شود. بنابراین بسته به بخش بازار مالی، همه اینها بر عهده یک معامله گر است که خودش تصمیم بگیرد طول زمانی را برای روند اصلی، میان مدت و کوتاه مدت تعیین کند.
البته درک کنید که نظریه داو سه طبقه بندی روند را عمدتاً برای اهداف زمان بندی شناسایی کرده است. روند اصلی برای شناسایی روند کلی بازار استفاده می شود. روند میانی جهت معاملات را مشخص می کند و روند کوتاه مدت می تواند برای شروع ورود به بازار استفاده شود.
روند بازار به صورت سری می آید. همانطور که گفته شد، هر روند به بخشی از روند بزرگتر بعدی خود تبدیل می شود.
به عنوان مثال، یک روند میانی می تواند اصلاحی در یک روند اصلی باشد. و اصلاح میانی خود می تواند شامل مجموعه ای از قله ها و فرورفتگی ها باشد. این سری از قله ها و فرورفتگی ها در روند میانی را می توان به عنوان روند کوتاه مدت شناسایی کرد.
خطوط روند
خطوط روند خطوطی هستند که در امتداد قله ها (رالی، اوج) و یا فرورفتگی (افت، پایین) کشیده می شوند.
خطوط روند یک ابزار تحلیل تکنیکال ساده و در عین حال بسیار موثر هستند. یادگیری ترسیم خطوط روند صحیح از بسیاری جهات سودمند است. این بسیار ساده در حرکات آرام قیمت بازار است.
تنها پیش نیاز برای ترسیم هر خط روند ، پیش بینی یک روند است. پس از روند - صعود یا نزولی ، می توانیم خطوط روند را ترسیم کنیم.
برای ترسیم یک روند روند صعودی ، باید دو پایین واکنش وجود داشته باشد که واکنش دوم بالاتر از حالت اول باشد همانطور که در شکل زیر نشان داده شده است. بنابراین خطوط روند مستقیم به سمت راست در امتداد پایین واکنش های پی در پی کشیده می شوند.
شکل A. روند روند
در شکل فوق ، نقاط 1 ، 3 و 5 نقاط کم واکنش هستند. همچنین واکنش کم در نقطه 3 بالاتر از واکنش کم در نقطه 1 است. و واکنش کم در نقطه 5 بالاتر از واکنش کم در نقطه 3 است.
برای ترسیم یک روند پایین ، باید دو واکنش اوج با واکنش دوم پایین تر از حالت اول وجود داشته باشد همانطور که در شکل زیر نشان داده شده است. بنابراین خطوط پایین به سمت پایین به سمت راست در امتداد قله های تظاهرات پی در پی یا اوج کشیده می شوند.
شکل B. خط روند پایین
در شکل فوق ، نقاط 1 ، 3 و 5 نقاط عالی واکنش هستند. همچنین واکنش زیاد در نقطه 3 پایین تر از واکنش زیاد در نقطه 1 است. و واکنش زیاد در نقطه 5 پایین تر از واکنش زیاد در نقطه 3 است.
تاکنون ، تمام خطوطی که ما ترسیم کرده ایم خطوط آزمایشی هستند. یک خط روند آزمایشی هنگامی که بار سوم با قیمت هایی که از آن گزاف گویی می شود ، به یک خط روند معتبر تبدیل می شود.
در شکل A ، هنگامی که دو کمترین واکنش در نقطه 1 و 3 شکل گرفتند ، یک روند روند آزمایشی ترسیم شد. و آزمون موفقیت آمیز خط روند UP در نقطه 5 اعتبار این خط روند را تأیید کرد.
شکل B یک روند پایین را نشان می دهد ، اما همین قانون اعمال می شود.
به طور خلاصه ، برای ترسیم یک روند آزمایشی ، به دو نقطه (یا دو پایین واکنش در صورت بروز روند صعودی یا دو اوج واکنش) نیاز است. اگر و فقط اگر قیمت خط روند آزمایشی را در نقطه سوم آزمایش کند و از آن دور شود و فقط خط روند تأیید شود که یک روند معتبر است.
استفاده از یک روند
یکی از پایه و اساس اصلی تجزیه و تحلیل فنی این است که قیمت ها در روند حرکت می کنند.
نتیجه این فرضیه بیان می کند که روند حرکت تا زمانی که معکوس شود ، ادامه خواهد یافت.
بنابراین تا زمانی که این روند دست نخورده باشد ، می توان از خطوط روند به عنوان مناطق خرید و فروش استفاده کرد.
منطقه را در یک صعود خریداری و فروش کنید
در شکل فوق ، ضلع شمالی یک روند یک منطقه خرید را نشان می دهد و ضلع جنوبی منطقه فروش را نشان می دهد.
در یک صعود ، خط روند به عنوان یک پشتیبانی عمل می کند. بنابراین هر زمان که قیمت به نقطه 7 ، 9 ، 11 یک موقعیت خرید می تواند آغاز شود.
در یک روند نزولی ، خط روند به عنوان یک مقاومت عمل می کند. بنابراین هر زمان که قیمت به نقطه 7 ، 9 ، 11 می توان موقعیت کوتاه را آغاز کرد.
منطقه را در یک رکود خرید و فروش کنید
اما وقتی خطوط روند نقض می شود ، آنها نشانه اولیه تغییر در روند موجود را ارسال می کنند.
به طور خلاصه ، یک روند دوست است تا زمانی که خم شود. اما وقتی خطوط روند خم می شوند ، زمان آن است که تمام موقعیت های آغاز شده در جهت روند قبلی را نقدینگی کنیم.
اهمیت یک روند
سه عامل اهمیت یک روند را تعیین می کند:
- مدت زمان آن دست نخورده بوده است ،
- تعداد زمانی که آزمایش شده است و
- شیب یا شیب خط روند.
روند که به مدت سه ماه به کار گرفته شده است ، از آنچه که به مدت سه هفته یا سه روز در حال اجرا است ، قابل توجه تر است.
همچنین ، روند که ده بار با موفقیت مورد آزمایش قرار گرفته است ، قابل توجه تر از آن است که فقط پنج بار آزمایش شده است.
همانطور که روند پیشرفت می کند، خط روند نیز با شیب یا شیب خاصی پیشرفت می کند. این شیب یا شیب خط روند به تشخیص قابل توجه یا ناپایدار بودن روند کمک می کند.
شیب خط روند
در شکل بالا، وقتی خط روند 2 تقریباً 45 درجه پیش می رود، چنین خط روندی قابل توجه تر است. این به این دلیل است که در چنین نرخی، قیمت و زمان تقریباً در تعادل کامل هستند. بنابراین چنین خط روندی نسبتاً پایدار است.
وقتی خط روند 1 خیلی شیب دار پیش می رود، نشان می دهد که قیمت خیلی سریع به سمت جلو حرکت می کند. چنین سرعت صعودی سریع در بلندمدت ناپایدار است، بنابراین خط روند شیب دار اهمیت کمتری دارد و در نتیجه اطمینان کمتری نیز دارد.
به طور مشابه وقتی خط روند 3 تقریباً صاف است، نشان می دهد که روند بسیار ضعیف است.
شکست معتبر خط روند و معکوس شدن نقش آن
تکنسین ها از فیلتر زمان و قیمت استفاده می کنند تا بتوانند نفوذ خط روند معتبر را شناسایی کنند و از سیگنال های بد یا "whipsaws" اجتناب کنند. بسته به نوع بازار مالی، برخی از 1٪ و برخی دیگر از معیارهای نفوذ 3٪ استفاده می کنند. این بدان معناست که خط روند بر اساس بسته شدن حداقل 1٪ یا 3٪ شکسته می شود.
در بازار سهام، به طور کلی قانون دو روزه رایجترین روشی است که در تعیین نفوذ معتبر خط روند اعمال میشود. این مستلزم آن است که قیمت به خط روند معتبر نفوذ کند و برای دو روز متوالی فراتر از خط روند بسته شود.
در معاملات فارکس، من یک شکست معتبر از یک خط روند را اعمال می کنم تا نیاز به بستن یک شمع تمام بدن فراتر از خط روند داشته باشم. بنابراین در مورد یک روند صعودی، نفوذ معتبر کامل یک خط روند مستلزم تشکیل کندل نزولی با بدنه کامل فراتر از خط روند در سمت جنوبی یا منطقه فروش است.
نفوذ خط صعودی
به همین ترتیب، در مورد روند نزولی، نفوذ معتبر یک خط روند مستلزم تشکیل شمعدان صعودی کامل فراتر از خط روند در سمت شمال یا منطقه خرید است.
نفوذ خط نزولی
اغلب اوقات، نفوذ معتبر خط روند فقط تغییر یک خط روند شیب دار تر به یک خط روند پایدار تر را نشان می دهد. اما هنگامی که خط روند اصلی نقض می شود، روندها تغییر جهت می دهند و نقش خطوط روند نیز تغییر می کند.
در یک روند صعودی، خط صعودی به عنوان یک خط حمایت عمل می کند. هنگامی که این خط روند صعودی نقض شود، به عنوان یک مقاومت عمل می کند.
خط صعودی هنگامی که نقض شود به مقاومت تبدیل می شود
به طور مشابه در یک روند نزولی، خط روند نزولی به عنوان یک خط مقاومت عمل می کند. وقتی این خط نزولی نقض می شود، به عنوان پشتیبان عمل می کند.
خط روند نزولی هنگامی که نقض شود به پشتیبانی تبدیل می شود